با تو می گویم

زندگی یک سوال است آن را جواب بده
مشخصات بلاگ

در اینجا با روشها ی تدریس و نمونه سوالات و دل نوشته های خود در پایه ششم روبرو خواهید شد و برای موفقیت تلاش خواهید کرد یادت باشد قبل از آنکه صحبت کنی گوش کنی و قبل از آنکه بنویسی فکر کنی و قبل از آنکه صدمه بزنی احساس کنی و قبل از تنفر عشق بورزی

دوشنبه, ۱۵ تیر ۱۳۹۴، ۰۵:۲۶ ق.ظ

توی نجف یه خونه بود

توی نجف یه خونه بود که دیواراش کاهگلی بود

اسم صاحاب اون خونه مولای مردا علی بود

نصف شبا بلند می شد یه کیسه داشت که بر می داشت

خرما و نون و خوردنی هر چی که داشت تو اون می ذاشت

راهی کوچه ها می شد تا یتیما رو سیر کنه

تا سفره ی خالی شونو پر از نون و پنیر کنه

عبادت علی مگه می تونه غیر از این باشه

باید مثل علی باشه هر کی که اهل دین باشه

چشماتو وا کن آقا جون بالای خستمو ببین

منو نگاه کن آقاجون دل شکستمو ببین

به قداست زیباترین واژه ها که از آسمان می بارند آرزو می کنم در این شب های مبارک زیبا ترین ها را از دستان خدا هدیه بگیرید .التماس دعا


 دانلود فایل صوتی


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۴/۱۵
ام البنین نعمتی

نظرات  (۱)

خیر، برکت، خرسندی، سلامت، خوشبختی و سعادت دنیا و آخرت، توشه شب قدرتان باد.

پاسخ:
متشکرم عزیزم نکاه مهربان خدا همراهتان باد 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی