معنای شعر ز ورزش میاسای
تن زنده والا به ورزندگی است که ورزندگی مایه ی زندگی است
وجود یک انسان با ورزش و نیرومندی ارزش پیدا می کند زیرا ورزش باعث شادابی و سرزندگی می شود
به سختی دهد مرد آزاده تن که پایان تن پروری بندگی است
انسان آزاده و دلاور باید سختی ها را بپذیرد و از آنها نترسد زیرا عاقبت تنبلی اسارت و زیر دست بودن است
کسی کو توانا شد و تندرست خرد را به مغزش فروزندگی است
کسی که جسم سالم و نیرومند داشته باشد عقل و خردش هم فعالتر است ( عقل سالم در بدن سالم است )
ز ورزش میاسای و کوشنده باش که بنیاد گیتی به کوشندگی است
از ورزش کردن غافل نشو و همواره تلاش و کوشش کن زیرا اساس جهان بر پایه ی فعالیت و تلاش است
نیاکانت را ورزش آن مایه داد که شهنامه ز ایشان به تابندگی است
ورزش اجداد و نیاکان تو را آنقدر نیرومند و توانا کرده که که از وجود آنها شاهنامه ارزش و اعتبار پیدا کرده است
تو نیز از نیاکان بیاموز کار اگر در سرت شور سرزندگی است
تو هم از اجداد خود ورزش را یاد بگیر اگر که می خواهی شاداب و سرزنده باشی
معلم شعر ها رو برامون معنا میکرد