دریا قلی سورانی
دریاقلی در آبان ماه سال 1359متوجه محاصره آبادان توسط نیروهای دشمن می شود و مسافتی 9 کیلو متری را با حضور دیدبانان دشمن و خطرات موجود با دوچرخه خود پشت سر می گذارد تا این خبر را به مدافعان شهر برساند و مانع از محاصره این شهر بشود و خودش چند روز پس از این فداکاری به شهادت می رسد .
باید بدانیم که اگر این شهیدان و فداکاری هایشان نبود سرنوشتی دیگر برای خاک عزیزمان رقم می خورد . جهت شادی روحشان صلوات
این هم شعر کامل استاد محمدرضا ترکی در وصف شهید دریاقلی که قسمتی از آن در کتب ششم نقل شده است
آن سوی نخل ها پر سرباز دشمن است این شهر در محاصره ، شهر تو و من است
دشمن نفوذ کرده و این شهر بی پناه اینک به زیر چکمه ی ناپاک دشمن است
دریا قلی ! رکاب بزن یا علی بگو چشم انتظار همت تو دین و میهن است
ای مرد اهل درد ، بنازم به غیرتت این خانه ها هنوز پر کودک و زن است
فردا اگر درنگ کنی کوچه های شهر میدان جنگ تن به تن و تانک با تن است
از راه اگر بمانی و روشن شود هوا تکلیف شهر خاطره های تو روشن است
دریا قلی ! رکاب بزن گر چه سهم تو از این دیار ترکش و یک مشت آهن است
دریا قلی ! به وسعت دریاست نام تو تاریخ در تلفظ نام تو الکن است
هی مرد ،مرد از نفس افتاده ای مگر ؟ همپای مرگ ، کار تو امشب دویدن است
چون موج ها به دامن ساحل نمی خزی دریایی و طریقت دریا تپیدن است